دخملی مامان...در دری مامان:چند وقتیه حسابی درگیر کارای تولدتم...از اولین سال اومدنت همیشه میگفتم من 3 سالگی درسا رو تولد خوب میگیرم...چون واقعاًهماهنگ کردن کارا به این دلیل که فامیلها و خونواده ی بابایی شمالن و خونواده و فامیلای مامانی مشهدن و خودمون تهرانیم...کار بسی دشواریه...سال اول تو مشهد با مامان جون و خونواده ی مامانی یعنی فقط خاله هات و دایی هات تولد گرفتیم در حالیکه بابایی هم نتونست بیاد...سال دوم یه تولد سه نفری...ولی امسال دیگه جبران میکنم واست...میخوام یه تولد تم دار واست بگیرم...با تم زنبور...امیدوارم خوشت بیاد....خودت که مدام میگی میخوام زنبور شم...اما یه کم تردید دارم که کاش با تم باب اسفنجی میگرفتم آخه تو عااااااااااااشق باب اسفنجی هستییی....از تو چه پنهون منم خیلی با شخصیتای این کارتون حال میکنم....