dorsa

dorsa جان تا این لحظه 14 سال و 6 ماه و 1 روز سن دارد

خداحافظ رانیتیدین!

این یه تغییر و تحوله دیگه...مگه نه؟دخترک سه ساله شدو بعد از دو سال و شش ماه با دارویی که ازحدود هفت ماهگی میخورد خداحافظی کرد...درسا به خاطر ریفلاکسش از 4 ماهگی امپرازول مصرف کرد...با دردسر فراوون کپسولو باز میکردیمو 1/6پودر داخلشو قاتی شیر یا آب میکردیم و با قطره چکون بهش میدادیم...اما بهبودی حاصل نمیشد و اوضاع روز به روز بدتر میشد...کم وزن تر و هر بار شدت ریفلاکس و بالا آوردن شیر بیشتر میشد...تا اینکه بعد از عوض کردن دکترش تصمیم بر این شد که شربت رانیتیدین بخوره....و از اون مقع رانیتیدین شد جزو جدا ناشدنی زندگی دخترک....تازه وقتی فهمیدم که چه قدر به طعمش عادت کرده که یه شب از شدت معده درد و بی قرصی به شربت درسا پناه آوردم....قیافم بعد از خوردنش دیدنی بود...فهمیدم از بچگی خوردنش باعث شده که فک کنه شاید اینم مث همون شیر مادره...و داوطلبانه دهانش رو باز میکرد تا من با سرنگ بریزم تو دهانش...با رسیدن درسا به وزن 13 کیلو...با وجود اینکه یک کیلو از حداقل نرمال وزن خودش رو نمودار کمه...دکتر رضایت داد که دیگه رانیتیدین نخوره.............خوشحالم.......و خدا رو شاکرم


تاریخ : 13 دی 1391 - 23:02 | توسط : فاطمه | بازدید : 1172 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام